زندگی يک آرزوی دور نيست؛
زندگی يک جست و جوی کور نيست
زيستن در پيله پروانه چيست؟
زندگی کن ؛ زندگی افسانه نيست
گوش کن ! دريا صدايت ميزند؛
هرچه ناپيدا صدايت ميزند
جنگل خاموش ميداند تو را؛
با صدايی سبز ميخواند تو را
زير باران آتشی در جان توست؛
قمری تنها پی دستان توست
پيله پروانه از دنيا جداست؛
زندگی يک مقصد بی انتهاست
هيچ جايی انتهای راه نيست؛
اين تمامش ماجراي زندگيست .
برکه اي در همين نزديکي ست
با نيلوفري در آن
در انتظار ديدار ساحل
آه
چه انتظاري عبث
هرگز نشود اين ديدار
تا زماني که اشک برگهايش در برکه جاريست
نرسد به ساحل